کد مطلب:252514 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:146

موضع سیاسی امام در برابر موالی و ترکان
همانگونه كه گفته شد، تركان آمران اصلی حكومت و زمامداران واقعی خلافت عباسی بودند، رتق و فتق امور به دست اینان صورت می گرفت، آشوبها و تلاطم های سیاسی و افساد اداری و موجب عدم اجرای احكام و حدود غالبا همینان بودند، عزل و نصب خلفاء و انتخاب خلیفه و برنامه ریزی رژیم خلافت به دست اینها انجام می شد.

طبیعی است كه شیوه و روش بیشترشان با شیوه و سیره امام (ع) مخالف و با برنامه ها و روشهای تأمین منافع حكومت عباسی سازگار بود.

عده ایی از آنها افسران متنفذ و توانمندی بودند كه جنگ و صلح با حاشیه نشینان حكومت بدست آنها بود، و پیروزیها غالبا توسط آنها كسب می شد و از همین رهگذر از مظلومین و مغلوبین ثروت هنگفتی به چنگ می آوردند.

پیداست كه امام با تصرفات آنها در این ثروتها و انفال و غنائم چون بر اساس موازین عدالت اسلامی انجام نمی گرفت در موضع مخالفت بود، خاصه آن كه تركها از معاندین حضرت و دوستان ایشان بودند تا آنجا كه چون ابزاری در دست خلیفه برای كوبیدن امام مورد استفاده



[ صفحه 263]



قرار می گرفتند.

این است كه موضع امام در مقابل آنها روشن است یعنی امام به گونه ایی عمل می كرد تا فشارها از ناحیه آنها نسبت به حضرت و یارانش كاسته و افراد میانه رو را به خود نزدیك یا حداقل سعی می كرد كه طرف را در یك محظور و فشار و بحرانی از ابهام و تردید قرار دهد تا در موقعیت و روش خود تجدید نظر نماید.

نفوذ امام در توده ی بردگان ترك و سران ترك دو مقوله تفكیك پذیر از یكدیگرند. كوششهای پی گیر امام تا حدودی مؤثر و سبب جذب گروهی از موالی به اسلام و گهگاه به امامت بوده است.

مثلا: یكی از تركها در راه با حضرت ملاقات كرد، امام به زبان تركی با او صحبت نمود مرد از اسب پیاده شد و ركاب اسب امام را بوسید، راوی گوید: من آن مرد ترك را قسم دادم كه امام با تو چه فرمود؟ پاسخ داد امام مرا با نامی كه در دوران كودكی در شهر خودم به آن اسم مشهور بودم و هیچ كس تا این لحظه از آن اطلاع نداشت صدا زد.

گزارشی دیگر كه آن را علی بن مهزیار از ثقات و افراد مطمئن ائمه اهل بیت است، نقل می كند كه:

من غلام خود را كه از صقالبه بود (صقالبه جمع صقلبی است و آنها ملتی بودند كه ما بین كوههای اورال و دریای آدریاتیك در اروپای خاوری و مركزی ساكن و از نژاد اسلاو می باشند) به نزد امام فرستادم پس از مدتی غلام بازگشت و در شگفت بود، به او گفتم جریان چیست چرا بهت زده ایی؟ گفت چطور متعجب نباشم؟ در حالی



[ صفحه 264]



كه حضرت همواره با من به زبان صقلبی صحبت می كرد، به گونه ایی كه گویی او یكی از ما است حاصل اینكه:

1- در غلام مؤثر بوده و او را به اعجاب وا می دارد.

2- با این شیوه مضمون كلام خود را از آنها كه جاسوس دولت بودند و در مجلس حضور داشتند پنهان نگه می دارد این است كه با زبان بومی غلام تكلم می كند، در صورتی كه امام می داند كه غلام به زبان عربی آشناست.